جملات زیبا و عاشقانه



چه کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی ؟ چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی ؟ پیله ات را بگشا تو به اندازه ی یک پروانه زیبایی .
عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد .
عشق مانند بیماری مسری است که هرچه بیشتر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا می شوی .
عشق برای روح عادی یک پیروزی و برای روح بلند یک فداکاریست .
عشق هنگامی که شما را می پرورد ، شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند . (جبران خلیل جبران)
عشق برای مرد از احساسات عمیق و غیر ارادی نیست ، بلکه قصد و عقیده است .
عشق چیزیست که به هیچ چیز دیگر شباهت ندارد !
اگر مایلید پیام عشق را بشنویم ، بایستی خود نیز این پیام را ارسال کنیم .
در تمام عمرم جز تنهایی و تفکر و غم و عشق ، سرگرمی ای نداشته ام !
فرصت ها سخت به دست می آیند و زود از دست می روند ، پس سعی کن از آن گونه انسان هایی باشی که برای گفتن احساساتت از هیچ کس و هیچ چیز ترسی نداری ، شاید آن کسی که امروز هست فردا نباشد !
تو اگه پاییز زردی واسه من بهار سبزی ، تو اگه هوای سردی واسه من همیشه گرمی ، تو اگه ابر سیاهی واسه من ابر بهاری ، تو اگه دشت گناهی واسه من یه بی گناهی ، تو اگه غرق نیازی واسه من یه بی نیازی ، تو اگه رفیق راهی واسه من یه تکیه گاهی .
من آن رودم که تنها آب دارم ، نگاهی خسته و بی تاب دارم ، من عشق نور دارم در دل اما ، فقط تصویری از مهتاب دارم .
خودت را از کسی پس نگیر ، شاید این تنها چیزیست که او دارد !
نگه داشتن شخصی در قلبمون خیلی راحته ولی اینکه تو قلب کسی خودتو نگه داری خیلی مشکله ، پس قدر قلبی که تو رو تو خودش نگه داشته بدون .
تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت ، می توان گفت که من چلچله لال توام ، مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف ، سخت محتاج به گرمای پر و بال توام .
همیشه آنقدر ساده نرو و مگذر لااقل نگاهی به پشت سرت کن ، شاید کسی در پی تو می دود و نامت را با صدای بی صدایی فریاد می زند ، و تو هیچ وقت او را ندیده ای !
ای غم تو که هستی از کجا می آیی ؟ هر دم به هوای دل ما می آیی ، باز آی و قدم به روی چشمم بگذار ، چون اشک به چشمم آشنا می آیی !
ماه به من گفت اگر دوستت به تو پیامی نمی دهد چرا ترکش نمی کنی ؟ به ماه نگاهی کردم و گفتم آیا آسمان تو را ترک می کند زمانی که نمی درخشی ؟
روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت ، هر کسی غصه اینکه چه می کرد نداشت ، چشم سادگی از لطف زمین می جوشید  خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر